محل تبلیغات شما



ما هنوز بازی نکردیم. 


انتهای همه ی مهمانی ها! 


تنها سخنی که از حنجره ی بچگی های ما در می آمد! همین بود. 


تمام وقت به رفع کاستی ها و دفع کدورتها گذشتهبود و 


ابتدای نشئه ی بازی! گاه رفتن بود. 


آن وقتها می گفتند از بچگی ست و از قدرندانستن لحظات!!


 اما این روزها هم کماکان اوقاتی به سر می رسند 


و هنگامه ی رفتن هامی شود و بریدن ها!!


 و دل من باز کودکانه می گرید و می گوید: "ما هنوز بازینکردیم."

این روزهای من.........

همه چیز زمینی ست و قابل لمس!!!!!!!!!!

چــــــــــه ها که من نمیخــــــــــام!!!!!!!!!

ی ,ها ,بازی ,نکردیم ,بچگی ,رفتن ,ما هنوز ,بازی نکردیم ,هنوز بازی ,کماکان اوقاتی ,هم کماکان

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

free-gifts greenmolisly وبلاگ همسفران شهرری David's life ( تخته چند لایی وسه لایی ایرانی ) صنایع چوبی آلپ خبرستان Jessica's page جلال مظلوم شعر روستا siopomehrca monrecacing