خوب بلدن از توو دل روزمرهگی و یکنواختی و بطالت و نکبت و الخ، رگههای ناب و دلچسب
استخراج کنن.
بلدن چراغقوهشونو بندازن کدوم کنج زندگی، که خوشیهاش و خندههاش بیشتر به چشم بیاد و
دلزدهگیهاش محو بمونه توو تاریکی. بلدن توو مجازستان دست تو رو بگیرن بشونن کنار خودشون،
مثل شعبدهبازها چار جملهی ساده رو تبدیل کنن به یک گوی براق جادویی.
با این آدمها باید بشینی تمام کتابها و فیلمهای دیدهشدهی دنیا رو دوباره از نو ببینی.
دلزدهگیهاش محو بمونه توو تاریکی. بلدن توو مجازستان دست تو رو بگیرن بشونن کنار خودشون،
مثل شعبدهبازها چار جملهی ساده رو تبدیل کنن به یک گوی براق جادویی.
با این آدمها باید بشینی تمام کتابها و فیلمهای دیدهشدهی دنیا رو دوباره از نو ببینی.
با این آدمها باید تمام اهنگ های مورد علاقهت رو از گوشهی خاکگرفتهی فولدرهای
لپ تاپ بکشی بیرون و دوباره گوش بدی.
لپ تاپ بکشی بیرون و دوباره گوش بدی.
باید تمام شعرهای فروغ رو دوباره شروع کنی به بلندخوانی،
که اصلن با این آدمها باید زندگی رو، زندهگی» رو یک دور دیگه از نو زندگی کنی
رو ,آدمها ,کنن ,تمام ,زندگی ,توو ,این آدمها ,آدمها باید ,رو دوباره ,از نو ,با این
درباره این سایت